محل تبلیغات شما
دوست داشتن‌ات
همان ویروس سرماخوردگی‌ست
وقتی به جان و دل‌ات نفوذ کند
امان‌ات را میبرد
جان میکنی اما از دل‌ات دیگر بیرون نمیرود
راه نفس‌ات را میبندد
بغض بیخِ گلویت را میگیرد
که درد‌اش پایِ چشم‌هایت را گود
و هی بارانی‌شان میکند
تن‌ات سرد و درون‌ات میسوزد
مگر میشود ‌اسیرچشم‌هایت بود و تب نکرد
دوهزارو ششصد و بیست روز است که کودتا کرده‌ای
و از من جز ویرانه‌ای چیزی باقی نگذاشته‌ای
آواره‌ای شده‌ام که خیابان‌ها را به جای هم‌قدمِ بودن‌ات
قدم به قدم راه میروم با خیال‌ات
همدست با چه کسی شد دل‌ات
که اینگونه تحریم شده‌ام از بودن‌هایت
باورکن من بی‌دفاع‌تر از فلسطین‌ام
از هیروشیما سوخته‌ترم
ثانیه‌ای فکرنکن به جنگ بادل‌ام
هنوز مخروبه‌های رفتن‌ات را آباد نکرده‌ام
زیر خلوار خلوار دلتنگی‌ات دفن شده‌ام
کم آوردند حتی واژه‌‌هایم
پس تیر خلاص را میزنم
میدانی؟
میشود در عشق مرد
اما
نمیشود عشق را ترک کرد

نمیشود عشق را ترک کرد

در کم‌ات،کم می‌آورم

با یک فوت فروریخته بود

عشق ,شده‌ام ,دل‌ات ,راه ,میشود ,خلوار ,عشق را ,را ترک ,نمیشود عشق ,ترک کرد ,اینگونه تحریم

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فرهنگ feeeknowonah باران یعنی تو برگردی . . . tabfikare بیست رپ چلسمه pleatlobsspeedex Alvin's info unidalri necfootstoolless